
از زندان اوین خبر میرسد که کودتاچیان قصد دارند سعید حجاریان، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، را به بیدادگاه فردا بیاورند و در نمایشنامهای که تدارک دیدهاند، یک زندانی دیگر قرار است متنی را به عنوان اعترافات او بخواند، در حالی که او را بر روی صندلی نشاندهاند و حتی قدرت اعتراض به این نمایش زشت را نیز ندارد.
براساس این شنیدهها کودتاچیان با این استدلال که صحبت کردن حجاریان که به خاطر ترور سال 78 از لکنت زبان رنج میبرد، باعث برانگیختن بیش از پیش احساسات ضد کودتا در جامعه خواهد شد، از این کار منصرف شدهاند. از سوی دیگر برخی اخبار نیز حاکی از آن است فشارهای وارده بر حجاریان آنچنان بوده که وی توان تکلم خود را از به کلی دست داده است. به همین دلیل کودتاچیان تصمیم گرفتهاند نمایش دیگری را به اجرا بگذارند و به همین منظور یکی از جوانان بازداشتشدهی جبههمشارکت را مجبور کردهاند تا فردا در حضور حجاریان متنی از پیش نوشته شده را به عنوان اعترافات وی قرائت کند.
صحنه را تصور کنید: حجاریان بر روی صندلی نشسته و برای چند لحظهای از فشارهای بازجویان آرام گرفته است. ناگهان قاضی بیدادگاه میگوید آقای حجاریان به علت بیماری و ناتوانی از صحبت، درخواست کرده که متنی توسط یکی از متهمان معترف به گناهان، خوانده شود! سپس یک جوان که موهایش تراشیده شده، پشت تریبون میآید و از قول سعید حجاریان با صدای بلند میگوید که قصد دارد از کار سیاسی کنارهگیری کند و از حزب مشارکت هم استعفا دهد. در متن منتسب به حجاریان به مخالفت او با حضور مشارکت در انتخابات اشاره میشود، به اینکه سران مشارکت بعضی از اصول قانون اساسی را قبول ندارند، به اینکه انقلابهای رنگی در ایران امکان وقوع ندارد و دشمنان سخت در اشتباهاند و ...
بازداشت بیش از 70روزهی سعید حجاریان پس از ترور او توسط اقتدارگرایان، او را با مشکلات جسمی فراوانی دست به گریبان کرده و تا امروز به اعتراضات گستردهی نهادهای حقوق بشری و وجدانهای بیدار در سراسر جهان انجامیده است. همین وضع به قدر کافی برای کودتاچیان رسوایی به بار آورده و سندی محکم برای اثبات جنایات بیشمار آنان علیه بشریت است.
اما اشکالی ندارد اگر فکر میکنند آوردن حجاریان به دادگاه، شکست یک اسطوره است و افول یک قهرمان. او را به دادگاه میآورند، و باید بیاورند، تا نفس حضور او، چهرهی او، لبخند تلخ او و آنچه به نام او میخوانند، سند تازهای برای رسوایی کودتای نارس و ناقصی باشد که در ایران به وقوع پیوسته و به جای بهرهمندی از مزایای حاکمیت، هر روز از مرگ خود میترسد و دنبال قربانی میگردد.
حجاریان باید به دادگاه بیاید. او شاهد زندهی همه جنایتهاست، حتی اگر نتواند شهادت بدهد. او را به دادگاه بیاورید تا رسوا شوید.
با سلام من واقعا نمي دونم اين وسط كي داره راست مي گه و كي دروغ. ولي اين رو خوب مي دونم كسي كه دشمن ازش حمايت بكنه نمي تونه آدم خوبي باشه.
پاسخحذف