در حال حاضر سران جنبش سبز با استفاده از پتانسیل و پایگاه اجتماعی به دست آمده و استراتژی نانوشته "نه عقبنشینی و نه خشونت" سعی در پی گیری اهداف و مطالبات معترضین دارند. تجربه وقایع پس از انتخابات نشان از عملكرد مسؤولانه آنها در قبال جامعه دارد. اما به نظر میرسد طرف مقابل همانطور كه در بسیاری از موارد نشان داده است چندان مسئولیت پذیر نبوده و با عملكرد خشونتآمیز و تحریككننده خود، جامعه را در معرض تهدید قرار میدهد، چرا كه موجودیت خود را در آن میبیند. از این رو باید پرسید براستی سران اغتشاشات چه كسانی هستند؟
ظاهراً به نظر میرسد دولتمردان توانستهاند موج اعتراضات و جنبش مردمی را تا حدودی تحت كنترل درآورند. جنبشی كه دلیل آغاز آن تلنگری بود كه به وجدان عمومی جامعه وارد شد. اعلام نتایج غیر قابل باور انتخابات ریاست جمهوری چنین تلنگری را وارد ساخت. پس از آن مردم با این مسأله روبرو شدند كه آیا نباید برای كنشهای اجتماعی خود آنقدر ارزش قائل باشند كه چنانچه دخل و تصرفی عامدانه و انحرافی در آنها صورت گرفت، واكنشی در خور نشان دهند؟
لذا جنبش اعتراضی ایرانیان در فردای روز انتخابات واكنشی بود به تضییع حقوق طبیعی شان. اگرچه تجربه حوادث اخیر ثابت كرد درایت عمومی و بینش سیاسی مردم معترض در چنان سطحی از پیشرفت قرار دارد كه توانستند خشم خود را كنترل كرده و مسالمت آمیز ترین روشها را برای نشان دادن این اعتراض خود برگزینند؛ اما در مقابل بی تدبیری و عدم درایت طرف مقابل چنان بود كه روزبهروز بر ابعاد اعتراضات افزوده شد.
با گستردهتر شدن روند اعتراضات دولت به جای تمكین در مقابل خواست عمومی با دست زدن به تاكتیكی نخ نما و پوسیده سعی در وارونه جلوهدادن قضایا داشت. برگزاری دادگاههای نمایشی و اجرای پروژههای اعتراف گیری، برخوردهای خشن و گسترده با مردم در خیابانها و از همه مهمتر و در عین حال مضحك تر نسبت دادن ریشه حوادث به خارج از كشور و دولتهای خارجی و سفارتخانههای آنها در داخل و این اواخر هم گرفتن یقه علوم انسانی و نظام دانشگاهی كشور و ... نمونههایی از این دست اند.
اگرچه موج برخورد چنان گسترده و غیر انسانی بود كه ظاهراً تودههای معترض را وادار به سكوت كردهاست، اما همانها به خوبی و بیش از همه به این امر واقفند كه این سكوت تا چه اندازه شكننده است. امری كه خود نیز به آن اذعان دارند. اما ظاهراً آقای احمدی نژاد مایل نیست این سكوت ادامه پیدا كند و اصرار دارند كه همین فضای شكننده را نیز بر هم زده و تلنگرهای جدی تری به افكار عمومی وارد سازند! اگرچه به روشنی پیداست كه چنین نیتی ندارند، اما در هرچه بیشتر آرام كردن فضا از طریق ارعاب و سركوب میكوشند كمتر نتیجه میگیرند.
سخنان تند وی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه هفته گذشته تهران نشان میدهد. موج دیگری از ارعاب در راه است و از شواهد و نحوه زمینهسازیها چنین بر میآید كه تداركات گستردهای هم برای آن فراهم دیدهاند. سازی كه برای دستگیری سران جریان اصلاح طلب و شخص موسوی ابتدا در شعارها و اظهار نظرهای گاهوبیگاه عناصر میانی دولت و حامیانش در حال كوك شدن بود امروز توسط ردههای بالا و بخصوص شخص احمدی نژاد در مقام رییس جمهور آهنگ تندتری یافته و ظاهراً آماده نواختهشدن است.
سازی كه گرچه طنین آن دولت و حامیانش را از خود بی خود میكند، اما برای معترضین خشمگین صدایی گوش خراش و آزاردهنده دارد. مردمی كه پس از "خس و خاشاك" خواندهشدن توسط احمدی نژاد، اجتماعی میلیونی برای نشان دادن اعتراض خود براه انداختند، بی شك در برابر شعار "سران اغتشاشات اعدام باید گردند" و فرافكنیهای دولت و رسانههای وابسته به آن در تاختن به خانواده هاشمیرفسنجانی و و مواردی از این دست خاموش نخواهند ماند. ظاهراً آقایان چنان مست از باده قدرت خویش اند كه ابایی از متشنج شدن دوباره فضا ندارند.
ضرب المثلی داریم كه میگوید: "كلوخ انداز را پاسخ سنگ است". اما ماهیت جنبش سبز مردم ایران آنچنان اخلاقی است كه برای اعتراض به تمامی این توهینها، سركوب، تحقیر و قانون شكنی عموم مردم معترض به روشهای خشونت آمیز و غیر قانونی متوسل نگشتند. اما طرف مقابل تلاشی در جهت عكس دارد و میكوشد آن را به سمت شورشهای كور و خشونت آمیز سوق دهد. به كسانی كه چنین نیاتی در سر دارند باید گفت در صورت تحقق چنین امری و زبانه كشیدن آتش خشم و انتقام در جامعه مسؤولیت آن با كیست؟
تا زمانی كه برخورد خشونت آمیز با مردم معترض صورت نگیرد و آنها با استفاده از حقوق طبیعی و قانونی شان اعتراضی آرام داشتهباشند اصولاً واژه "اغتشاش" محلی از اعراب ندارد. در حال حاضر سران جنبش سبز با استفاده از پتانسیل و پایگاه اجتماعی به دست آمده و استراتژی نانوشته "نه عقب نشینی، نه خشونت" سعی در پی گیری اهداف و مطالبات معترضین دارند.
تجربه وقایع پس از انتخابات نشان از عملكرد مسؤولانه آنها در قبال جامعه دارد. اما به نظر میرسد طرف مقابل همانطور كه در بسیاری از موارد نشان دادهاست چندان مسؤولیت پذیر نبوده و با عملكرد خشونت آمیز و تحریك كننده خود جامعه را در معرض تهدید قرار میدهد. چرا كه موجودیت خود را در آن میبیند. از این رو باید پرسید براستی سران اغتشاشات چه كسانی هستند؟
برگرفته از: پایگاه اینترنتی جوان فردا
۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر