۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

سران اغتشاشات چه كسانی هستند؟

در حال حاضر سران جنبش سبز با استفاده از پتانسیل و پایگاه اجتماعی به دست آمده و استراتژی نانوشته "نه عقب‏نشینی و نه خشونت" سعی در پی گیری اهداف و مطالبات معترضین دارند. تجربه وقایع پس از انتخابات نشان از عملكرد مسؤولانه آن‏ها در قبال جامعه دارد. اما به نظر می‏رسد طرف مقابل همانطور كه در بسیاری از موارد نشان داده است چندان مسئولیت پذیر نبوده و با عملكرد خشونت‏آمیز و تحریك‏كننده خود، جامعه را در معرض تهدید قرار می‏دهد، چرا كه موجودیت خود را در آن می‏بیند. از این رو باید پرسید براستی سران اغتشاشات چه كسانی هستند؟

ظاهراً به نظر می‏رسد دولتمردان توانسته‏اند موج اعتراضات و جنبش مردمی را تا حدودی تحت كنترل درآورند. جنبشی كه دلیل آغاز آن تلنگری بود كه به وجدان عمومی جامعه وارد شد. اعلام نتایج غیر قابل باور انتخابات ریاست جمهوری چنین تلنگری را وارد ساخت. پس از آن مردم با این مسأله روبرو شدند كه آیا نباید برای كنش‏های اجتماعی خود آنقدر ارزش قائل باشند كه چنانچه دخل و تصرفی عامدانه و انحرافی در آن‏ها صورت گرفت، واكنشی در خور نشان دهند؟

لذا جنبش اعتراضی ایرانیان در فردای روز انتخابات واكنشی بود به تضییع حقوق طبیعی شان. اگرچه تجربه حوادث اخیر ثابت كرد درایت عمومی و بینش سیاسی مردم معترض در چنان سطحی از پیشرفت قرار دارد كه توانستند خشم خود را كنترل كرده و مسالمت آمیز ترین روش‏ها را برای نشان دادن این اعتراض خود برگزینند؛ اما در مقابل بی تدبیری و عدم درایت طرف مقابل چنان بود كه روزبه‏روز بر ابعاد اعتراضات افزوده شد.

با گسترده‏تر شدن روند اعتراضات دولت به جای تمكین در مقابل خواست عمومی با دست زدن به تاكتیكی نخ نما و پوسیده سعی در وارونه جلوه‏دادن قضایا داشت. برگزاری دادگاه‏های نمایشی و اجرای پروژه‏های اعتراف گیری، برخوردهای خشن و گسترده با مردم در خیابان‏ها و از همه مهمتر و در عین حال مضحك تر نسبت دادن ریشه حوادث به خارج از كشور و دولت‏های خارجی و سفارتخانه‏های آن‏ها در داخل و این اواخر هم گرفتن یقه علوم انسانی و نظام دانشگاهی كشور و ... نمونه‏هایی از این دست اند.

اگرچه موج برخورد چنان گسترده و غیر انسانی بود كه ظاهراً توده‏های معترض را وادار به سكوت كرده‏است، اما همان‏ها به خوبی و بیش از همه به این امر واقفند كه این سكوت تا چه اندازه شكننده است. امری كه خود نیز به آن اذعان دارند. اما ظاهراً آقای احمدی نژاد مایل نیست این سكوت ادامه پیدا كند و اصرار دارند كه همین فضای شكننده را نیز بر هم زده و تلنگرهای جدی تری به افكار عمومی وارد سازند! اگرچه به روشنی پیداست كه چنین نیتی ندارند، اما در هرچه بیشتر آرام كردن فضا از طریق ارعاب و سركوب می‏كوشند كمتر نتیجه می‏گیرند.

سخنان تند وی در سخنرانی پیش از خطبه‏های نماز جمعه هفته گذشته تهران نشان می‏دهد. موج دیگری از ارعاب در راه است و از شواهد و نحوه زمینه‏سازی‏ها چنین بر می‏آید كه تداركات گسترده‏ای هم برای آن فراهم دیده‏اند. سازی كه برای دستگیری سران جریان اصلاح طلب و شخص موسوی ابتدا در شعارها و اظهار نظرهای گاه‎و‏بی‏گاه عناصر میانی دولت و حامیانش در حال كوك شدن بود امروز توسط رده‏های بالا و بخصوص شخص احمدی نژاد در مقام رییس جمهور آهنگ تندتری یافته و ظاهراً آماده نواخته‏شدن است.

سازی كه گرچه طنین آن دولت و حامیانش را از خود بی خود می‏كند، اما برای معترضین خشمگین صدایی گوش خراش و آزاردهنده ‏دارد. مردمی‏ كه پس از "خس و خاشاك" خوانده‏شدن توسط احمدی نژاد، اجتماعی میلیونی برای نشان دادن اعتراض خود براه انداختند، بی شك در برابر شعار "سران اغتشاشات اعدام باید گردند" و فرافكنی‏های دولت و رسانه‏های وابسته به آن در تاختن به خانواده ‏هاشمی‏رفسنجانی و و مواردی از این دست خاموش نخواهند ماند. ظاهراً آقایان چنان مست از باده قدرت خویش اند كه ابایی از متشنج شدن دوباره فضا ندارند.

ضرب المثلی داریم كه می‏گوید: "كلوخ انداز را پاسخ سنگ است". اما ماهیت جنبش سبز مردم ایران آنچنان اخلاقی است كه برای اعتراض به تمامی این توهین‏ها، سركوب، تحقیر و قانون شكنی عموم مردم معترض به روش‏های خشونت آمیز و غیر قانونی متوسل نگشتند. اما طرف مقابل تلاشی در جهت عكس دارد و می‏كوشد آن را به سمت شورش‏های كور و خشونت آمیز سوق دهد. به كسانی كه چنین نیاتی در سر دارند باید گفت در صورت تحقق چنین امری و زبانه كشیدن آتش خشم و انتقام در جامعه مسؤولیت آن با كیست؟


تا زمانی كه برخورد خشونت آمیز با مردم معترض صورت نگیرد و آن‏ها با استفاده از حقوق طبیعی و قانونی شان اعتراضی آرام داشته‏باشند اصولاً واژه "اغتشاش" محلی از اعراب ندارد. در حال حاضر سران جنبش سبز با استفاده از پتانسیل و پایگاه اجتماعی به دست آمده و استراتژی نانوشته "نه عقب نشینی، نه خشونت" سعی در پی گیری اهداف و مطالبات معترضین دارند.

تجربه وقایع پس از انتخابات نشان از عملكرد مسؤولانه آن‏ها در قبال جامعه دارد. اما به نظر می‏رسد طرف مقابل همانطور كه در بسیاری از موارد نشان داده‏است چندان مسؤولیت پذیر نبوده و با عملكرد خشونت آمیز و تحریك كننده خود جامعه را در معرض تهدید قرار می‏دهد. چرا كه موجودیت خود را در آن می‏بیند. از این رو باید پرسید براستی سران اغتشاشات چه كسانی هستند؟

برگرفته از: پایگاه اینترنتی جوان فردا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر