این هجویه را یکی از خوانندگان خوشذوق موج سبز آزادی خطاب به حسین شریعتمداری سروده و یک نسخه از آن را در اختیار سایت قرار داده است. متن کامل این هجویه به شرح زیر است:
الا ای "حـسـیــن شـریـعـتـمـداری" کـه از رهـبـران گروه فـشـاری
نویسنـدهای نامـداری بـه "کیهان" کجا هست بهـتر ازین افتخاری!
ولی حیف حرفت به تيزى نیرزد نـداری بـر خـلق هیچ اعـتباری
نـدیـده کسی خیـری انـدر وجودت شریعـت کجا بود تو شر مَداری
که اینسان کنی زهـر در کام مردم ز انـدوهـشان خم به ابرو نیاری
همه فکر و ذکرتو قتل است و غارت تو را با شریعت کجا بوده کاری
خـدا گردد از خـلقـت خویش نـادم چـو مخلوق بیند به مثل تو ماری
شکنجه گر و دزد و مردم ستیزی به نامردمی فرد و کامل عیاری
زکلکت فقط زهر و خون میتراود ســراپـا تـنـفـر هـمـه انـزجـاری
همه مدح وذم تو از حقد شخصیست ولـیکـن تو نامش دیانـت گـذاری
تو مزدور و مامور شیخی پلـیـدی تهیدستی از خویش چیزی نداری
رییست چه سودا که در سر ندارد ز امثال تو خوب گـیـرد سـواری
کـنـد ملـتـی را عزادار و در بـنـد به کشتاروتدلیس و بی شرمساری
برای دو روزی نشستن به مسنـد بدرّد تن خلق چون گـرگ هـاری
به مکر و فریب و به ترفند و خدعه کـنـد رای مـردم هـمه دسـتکـاری
چو مردم بـپـرسنـد زین ناروایی کـنـد خونشان در همه شهر جاری
ز افعال این دزد ایمان همین بس که خلقی کنون گشته از دین فراری
الـهـی کـه آفـت چـنـانش بگـیـرد کـه در دهـراز وی نـمانـد تــبـاری
تویی کـاتب کـاذب همچـو دیـوی ز خواری و خفت نداری تو عاری
زمان درشتاب است، وقتی نمانده به چـنـدی دگـر زیر سنگ مزاری
فراموش کن راه خیره سری را انابت همی کن به درگاه باری
۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر